اون روز خيلي شيطوني كرده بودم و خسته.
اعصابم نداشتم .
بابايي ول كن نبود و مي خواست توو اين گرما ازم عكس بگيره
مرد مي خوام نگاه چپ كنه
-
مامان محمد حسینچهارشنبه 30 مرداد 1392 - 20:18
-
مامان بهنودچهارشنبه 30 مرداد 1392 - 23:20
-
عمه مژدهپنجشنبه 31 مرداد 1392 - 05:09
-
مامان ستايششنبه 2 شهریور 1392 - 01:31